ستیلاستیلا، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 14 روز سن داره

ستیلا نبض زندگی مامان و بابا

چهارمین ماهگرد عشقمون ستیلا

1393/3/13 12:54
نویسنده : مامان وبابا
841 بازدید
اشتراک گذاری

زیباملوسک مامان وبابا ماهگردت مبارک.زیبا

1393/6/30:ستیلا گلم ، (جگر مامان عسل بابا) آره به این کلمه واکنش نشان میدی و خوشت میاد.دخترم گلم چون مامانی میره دانشگاه مجبوره برات شیر بدوشه و توی شیشه شیر بهت بده و. اون ساعتهایی که مامان نیست پیش مادرجون میمونی.بعضی وقتها لج بازی می کنی اما اونم قشنگه.حالال دیگه جیغ های بلند بلند می زنی و از خودت صداهایی مثل او-قو-اِ در میاری. بعضی وقتها هم پُف می کنی. کمی هم قلقلکی هستی.حالا دیگه دستهاتو کامل باز نگه می داری و بهشون نگاه می کنی. پاهاتو که بالا می بری نگاهشون می کنی.موهات  هم شروع کردن به ریختن. رنگ پوستت خیلی سفید تر شده.حالا دیگه به تلویزیون نگاه میکنی و از خودت صدا درمیاری انگار داری باهاش حرف می زنی.هرچیزیکه روت می اندازیم میگیری و به سمت دهانت بالا میاری و بعضی وقتها هم با این کار خوابت می بره. آخر این ماه واکسن 4 ماهگیتو زدیم.

توی پارک به حالت لم داده توی کالسکه

 

به مناسبت روز دختر این لباسو برات توی شمال خریدیم.

توی شمال در بغل بابایی

رفتیم شمال برای عروسی دختردایی زهرای مامان و بابایی.(شما لباس پلنگی پوشیدید)

توی عروسی داخل کالسکه خیلی راحت بودی.

 

پسندها (5)

نظرات (0)