ستیلا نبض زندگی مامان و بابا

تنهاترین معنی زندگیمون ماهگردت مبارک. 94/6/30: دختر نازم درابتدای این ماه برای شمااز سایت نی نی سایت دوعد جایزه آمد که خیلی خوشحال بودی .دراین ماه آخر تابستان هم به همراه مادرجون اینا به تفریح و گشت و گذار رفتیم.دختر نازم وایی که چقدر عاشق بستنی هستی.هر روز برات باید بخرم تا میل کنی .نوش جانت. ستیلا جون هر روز که مامان از سرکار میام ازم سوال میکنی که تعطیلی منم بهت میگم که اره مامانی تافردا صبح تعطیلم. پنجشنبه ها هم که زودتر میام خونه خیلی خوشحال میشی.           ...

تنها دلیل زنده بودنمان ماهگردت مبارک. 94/5/30:ستیلا جون در این ماه هم مثل ماههای قبل هر روز چیزتازه ای یاد گرفتی و کارهای جالی و زیبایی انجام دادی. ستیلا جون اول مرداد مصادف بود با سالگرد ازدواج مامان وبابا که شبش یک جشن کوچک با حضور مادرجون وپدرجون وخاله اینا برگزارکردیم. ستیلا جون ما خیلی خوشحال بود کلاً وقتهایی که مهمان داریم خیلی خوشحال هستی.دختر نازم در تاریخ 25 مرداد همزمان با تولد حضرت معصومه روز دختر همه جا جشن وشادی بود مامان هم برای شما یک اسباب بازی کوچک خرید دختر نازم روزت مبارک. همچنین به منزل خاله شبنم رفتیم چون در اون روز برای سامان جشن تولد گرفته بود و برای دخترهاهم جشن گرفته بود و یک جفت دمپایی انگشتی به شما ک...

ستیلای نازم روزت مبارک. روز دختر برتمام دختران جهان مبارک. داستان آفرینش ،زاد و بود دختر است.                         ختم شیرین کاری خالق،فرود دختر است. تازه رو،شیرین سخن ،نازک بدن،خوش قلب و ناز           رازشورانگیز خلقت در وجود دختر است. تارزلفش رشته موسیقی پروانه هاست                       برلبان بی صدای گل،سرود دختر است لاله می نازدبه آب و رنگ خود، این ساده را                   وهم می افتد که شاید در حدود دخت...

تک ستاره زندگی مامان وبابا ماهگردت مبارک.    94/4/30: دختر نازم دراین ماه ایام مبارک رمضان را سپری کردیم. البته باهم. بابایی به علت بیماری سال قبل تنوانست روزه بگیرد اما مامان وشما با هم روزه گرفتید آره شما هم با بی حوصلگیهای مامان ساختی آخه زمان روزه در این هوای گرم خیلی طولانی بود و روزه گرفتن رو سخت می کرد الهی ک خدا از هممون قبول کنه.متاسفانه موقعی که میخواستم از شما درکناردومین سفره افطاری عکس بگیرم دوربین از دستم افتاد و خراب شد و امسال عکسی از سفره افطاری نداریم. دختر نازم بعد از اینکه از شیرمادرگرفتیمت شیر پاستوریزه درون شیشه جایگزین شد اما ماشاله به حدی رسیده بود که روزی یک بطری یا بیشتر شیر راتمام میکردی البته ب...

فرشته آسمونی ما دومین تولدت مبارک.   94/3/30:دختر نازم امسال تولد دوسالگی شما با کمی تاخیر به علت بیماری شوهرخاله طاهر در تاریخ 94/3/15 برگزار شد  یک جشن کوچک خودمانی بود اما خیلی هم به شما و بقیه خوش گذشت. تم تولدت هم فرشته کوچولو بود.امیدوارم که همیشه سالم و خوش باشی .عکس های آتلیه ات راهم درادامه می گذارم.ستیلا جون حالا دیگه یه دختر بزرگ و خانوم شدی خیلی از کارهایی که بهت می گیم را میفهمی و انجامشون میدی کارهایی مثل شعر (اتل و متل ، تاپ تاپ عباسی،)و نقاشی کشیدن (به صورت خطهای صاف و گاهی هم دورانی) و بازی با عروسکهایت مثل لالایی خواندن و قاقا دادن و خواباندن را انجام می دهی. دختر نازم حرف زدنت هم خیلی بامزه شده. ما...

باسلام به دوستان وآشنایان. من در جشنواره نی نی و طبیعت نی نی وبلاگ شرکت کردم و کد 83 به من تعلق گرفته. از شما خواهش می کنم که بهم رای بدید. منهم به شما رای می دم. با تشکر از همه شما عزیزان. ...

تنها گل باغچه زندگیمون تولدت مبارک. ...

تنها بهانه زندگی مامان و بابا تولدت مبارک. ای همه زیبایی دنیا تولدت مبارک . ای چشم و چراغ خانه تولدت مبارک. 94/2/30: یکدانه بهانه زندگیمون تولدت مبارک. آره دختر کوچولوی ما دوسالگیت مبارک. دخترم این ماه هم با تمام زیبایی هاش تموم شد. در تاریخ 94/2/10 یعنی 20 روز مانده به دوسالگیت روز پنجشنبه که از سرکارآومدم وبهت شیر دادم بعدش به سینه هام کمی فلفل مالیدم ووقتی دوباره خواستی شیر بخوری مزه تند را فهمیدی و گفتی مامان قاقا نمخی . آره به نمک میگفتی نمخ و اونیکی سینه رو خواستی امتحان کنی که باز برات مزه نمخی شده بود. هروقت دیگه ای خواستی بخوری میامدی جلو ولی مکث میکردی و با تعجب میگفتی نمخی؟  اون روز تا شب خانه ...

نازنین دختر مامان وبابا ماهگردت مبارک. عسل خانم دومین عیدت مبارک.   94/1/30: دختر گلمون دومین عیدت مبارک. دخترم امسال  لحظه سال تحویل که ساعت 2 و15 دقیقه و11ثانیه بامداد بود،در حرم امامزاده حسین بودیم بعد از سال تحویل به خانه آمدیم وبعد از کمی استراحت به خانه مادرجون اینا رفتیم. بعد ازآن به خانه خودمان رفتیم و بعد از شام به خانه دایی اصغر اینا رفتیم و فردا ناهار مادرجون اینا به خانه ما برای عید دیدنی آمدندو بعد از ان هم دختردایی اینا به خانه ما آمدن و ما هم به خانه منصوره اینا رفتیم و شب هم منصوره اینا به خانه ما امدند و ماهم روز سوم عید به همراه مادجون اینا به شمار رفتیم در شمال هم به دید وبازدید خانه اقو...